کاوشی در دنیای هیجان انگیز خودروها

در این وبلاگ با هم به گشت و گزاری در دنیای خودروها، وسایل نقلیه و صنایع وابسته میپردازیم.

کاوشی در دنیای هیجان انگیز خودروها

در این وبلاگ با هم به گشت و گزاری در دنیای خودروها، وسایل نقلیه و صنایع وابسته میپردازیم.

این روزها سایت ها، وبلاگ ها، مجلات اینترنتی و نشریات بسیار زیادی در دنیا و کشور ما ایران وجود دارد و هر کدام به سهم خود نقشی را در معرفی، پیشرفت و توسعه صنعت خودرو و وسایل نقلیه ایفا میکنند. البته در این میان هستند قلم به دست هایی که از روی تعصب و یا با محرک های دیگر به نوشتن مقالات خود میپردازند که از نظر اینجانب این کار نه تنها باعث پیشرف صنعت و بخصوص بازار مریض احوال و غیر رقابتی خودروی ما نمیشود بلکه حتی خط فکری صنعت را نسبت به تولید با کیفیت تر و بازار را نسبت به خرید و فروش عادلانه و عقلانی تغییر میدهد و همچنین سطح فرهنگ و دانش مرتبط با اتومبیل را در جامعه پایین می آورد.
از همین رو در این ولاگ سعی خواهد شد که به کند و کاوی درست و ارائه مقالاتی با متن ساده و بدون هیچ گونه تعصب و عدم دخالت کوچکترین نظر شخصی که ممکن است از روی علاقه به مثلا نام تجاری خاصی بوجود آید، نوشته شوند و در اختیار شما علاقه مندان قرار گیرد و میدانم که شما بهترین منتقد و قاضی در مورد آنها خواهید بود.
در پایان خوشحال میشوم که نظرات، انتقادات و پیشنهادات شما دوستان عزیز را در مورد مقالات و بخصوص وبلاگ "خودرو کاو" بدانم.
با تشکر از همه شما
حامد خمجانی

طبقه بندی موضوعی

فراری F80 مدل 2026؛ پرچمدار مدعی!

هر دهه، فراری یک شاهکار منحصر به فرد را به جهانیان معرفی می‌کند؛ خودرویی که نه تنها یادآور تاریخ پرافتخار این برند است، بلکه اوج فناوری و عملکرد روز را به نمایش می‌گذارد. حالا نوبت به فراری F80 مدل 2026 رسیده تا به صف این خودروهای اسطوره‌ای بپیوندد؛ خودرویی که می خواهد پا جای پای غول‌هایی چون 288GTO و LaFerrari می‌گذارد.

فراری به‌تازگی از جدیدترین ابرخودروی خود با الهام از فرمول 1 پرده برداشته است: F80 مدل 2026، ششمین خودرو از خانواده "پرچمدار" فراری است که از 288GTO آغاز و تا LaFerrari ادامه دارد. این هیولای خیابانی با یک موتور V6 و سه موتور الکتریکی، مجموعاً 1184 اسب بخار قدرت تولید می‌کند. فقط 799 دستگاه از آن ساخته خواهد شد و تحویل آن به مشتریان در آمریکا از اوایل 2026 آغاز می‌شود.

همه چیز قدرت است
فراری F80 با موتور V6 قدرتمند خود توانسته صدای موتورهای V12 پر زرق و برق پیشینیان را به گذشته بسپارد. موتور 3.0 لیتری این خودرو، با توربوشارژرهای الکتریکی، 888 اسب بخار تولید می‌کند، و این تنها بخشی از ماجراست! سه موتور الکتریکی، دو عدد در محور جلو و یکی بین موتور بنزینی و گیربکس، 296 اسب بخار دیگر به این مجموعه اضافه می‌کنند.

اما نکته جالب اینجاست: قدرت 1184 اسب بخار حتی قابل‌توجه‌ترین ویژگی F80 نیست. چیزی که واقعاً این خودرو را متمایز می‌کند، نیروی داون‌فورس یا رو به پایان استثنایی آن است؛ 1050 کیلوگرم در سرعت 250 کیلومتر در ساعت! این میزان داون‌فورس حتی از خودروهای مسابقه‌ای چون مک‌لارن سنا و داج وایپر ACR بیشتر است. چطور؟ جواب در آیرودینامیک فعال آن نهفته است. بال عقب به‌طور خودکار با زاویه 11 درجه برای افزایش داون‌فورس تنظیم می‌شود و طراحی زیر بدنه، از کفپوش فیبرکربنی گرفته تا دیفیوزر عظیم عقب، همه به بهینه‌سازی نیروی هوا کمک می‌کنند.


یک شگفتی طراحی
ظاهر این خودرو کاملاً بی‌نظیر است؛ با خطوط سیاه روی کاپوت و چراغ‌های جلو که از هر نوع تفسیر انسانی فراتر می‌روند. فلاویو مانزونی، مدیر طراحی فراری، می‌گوید: "ما عمداً از طراحی معمولی دوری کردیم و به‌جای آن از فیلم‌های علمی-تخیلی الهام گرفتیم."

طراحی جذاب تنها به ظاهر محدود نمی‌شود. زیر بدنه F80 طوری طراحی شده که بیشتر به یک خودروی چرخ‌باز مسابقه‌ای شباهت دارد تا یک ابرخودروی خیابانی. هوای ورودی از زیر خودرو به‌ نحوی هدایت می‌شود که عملاً قسمت جلویی خودرو به‌عنوان یک بال بزرگ پنهان عمل می‌کند.

تعلیق هوشمند برای هر شرایط
فراری F80 حتی در سیستم تعلیق نیز انقلابی عمل کرده است. سیستم تعلیق 48 ولتی این خودرو به‌گونه‌ای طراحی شده که هم در سرعت‌های پایین، راحتی را تضمین می‌کند و هم در سرعت‌های بالا و تحت نیروی داون‌فورس زیاد، پایداری خود را حفظ می‌کند. خودرو به‌طور خودکار ارتفاع و زاویه خود را تنظیم می‌کند تا بهترین عملکرد آیرودینامیکی ممکن را ارائه دهد.

نکته جالب دیگر اینکه راننده نمی‌تواند بال عقب را به‌صورت دستی کنترل کند. خودرو خودش تصمیم می‌گیرد چه زمانی این بال را فعال کند؛ آن هم در سرعت‌های بالای 60 کیلومتر بر ساعت. البته اگر هم دوست دارید به حداکثر سرعت های بالا برسید، این قابلیت در دسترس شما وجود دارد که بال را در حالت کم‌ترین مقاومت هوا قرار دهید و از سرعتی تا 350 کیلومتر در ساعت لذت ببرید. البته این سرعت به‌ صورت الکترونیکی محدود شده است.

تجربه‌ای برای دو نفر
فراری F80 علی‌رغم اینکه یک ابرخودرو است، به شما اجازه می‌دهد که این هیجان را با فرد دیگری به اشتراک بگذارید. با وجود بحث‌های اولیه درباره طراحی یک‌نفره، در نهایت تصمیم گرفته شد که F80 دو صندلی داشته باشد. هرچند، طراحی داخلی جالب آن، تفاوت‌هایی میان جایگاه راننده و سرنشین ایجاد کرده است. صندلی سرنشین کمی عقب‌تر از راننده قرار دارد که به‌وضوح نشان می‌دهد چه کسی واقعاً در خودرو فرمان را صادر میکند!

آینده‌نگری و ماندگاری
فراری نه تنها در لحظه، بلکه به آینده نیز فکر کرده است. برنامه "Ferrari Forever" به صاحبان این خودروها اطمینان می‌دهد که باتری‌های با ولتاژ بالا برای سال‌های آینده در دسترس خواهند بود. حتی برای مدل‌های قدیمی مانند LaFerrari، فراری باتری‌هایی با فناوری جدید تولید کرده است.

در نهایت، برای داشتن F80 و با توجه به قیمت حدودی 3.1 میلیون دلاری، این خودرو تنها لازم نیست ثروتمند باشید بلکه کمی نیاز به خوش‌شانسی هم دارید. چرا که فراری خودروهای خود را به هر کسی نمی فروشد.

 

به همین کوچکی! موتور الکتریکی 335 اسب بخاری کونیگزگ.

وقتی از خودروهای برقی، هایبرید و به طور خاص موتور های الکتریکی صحبت به میان می آید، نام هایی ماننده تسلا، تویوتا، آئودی و ... به ذهن اکثر ما خطور میکند غافل از اینکه نام های دیگری میوانند قاعده بازی را عوض کنند. یکی از این نام ها خودرو ساز سوئدی "کونیگزگ" است و موتور الکتریکی 335 اسب بخاری این خودرو ساز میتواند انقلابی در حوزه خودرو های برقی و بخصوص ابرخودورهای الکتریکی و یا هایبرید ایجاد کند.

 

زمانی که کونیگزگ از ابرخودروی هایبرید خود یعنی "Gemera" رونمایی کرد، همه دوستداران خودرو از خصوصیات، توانایی های و بخصوص قدرت خارق العاده 1700 اسب بخاری آن شگفت زده شدند. قدرتی عظیم که بر خلاف بزرگانی مانند بوگاتی شیرون، بوسیله واحد محرکه کوچکی شامل یک موتور 2 لیتری مجهز به دو توربو شارژر به نام "Tiny Friendly Giant" (غول مهربان کوچک) یا به اختصار TFG به همراه 3 موتور الکتریکی ساخت خود کونیگزگ تامین میشد. با گذشت زمان کونیگزگ اطلاعات بسیار بیشتری در مورد بازخوردها، توانایی ها و یا احتمالا نقاط ضعف موتور الکتریکی معکوس کننده شش فازی خود به نام اختصاصی "David" در اختیار دارد و این جواهر از آخرین تکنولوژی موتور های الکتریکی، هم اکنون در حال توسعه در کارخانه کونیگزگ در شهر انگلهولم سوئد است.

Koenigsegg Gemera

 

قطعه ای از این شاهکار مهندسی که باید به جزئیات آن پرداخته شود، موتور "Quark-E" است، یک موتور الکتریکی فوق العاده سبک و جمع و جور است که به واقع نمادی از ضرب المثل "فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه." می باشد. این کوچولو تنها حدود 30 کیلوگرم وزن دارد و با ابعاد 30.226 در 33.274 سانتی متر و با ضخامت تنها 11.176 سانتی متر به راحتی در یک کوله پشتی جا می شود و میتواند 335 اسب بخار قدرت و 599.27 نیوتن متر گشتاور تولید کند. در تصویر زیر که این موتور را در کنار یک قوطی نوشابه انرژی زا معمولی نشان میدهد، مشاهده می کنید و می توانید تصور بهتری از اینکه این توان زیاد از چه موتور کوچکی خارج میشود را در ذهن داشته باشید.

 

Quark-E unit

هدف کونیگزگ برای موتور کوارک-E، علاوه بر افزایش توان و بالا بردن کیفیت و توسعه فناوری بکار رفته در موتور، کوچک سازی موتور های الکتریکی و قوای محرکه Gemera است تا بتواند علاوه بر کاهش وزن خودرو و ارتقاع قابلیتهای حرکتی، فضای های کاربردی مانند فضای سرنشینان و بار را تا جای امکان افزایش دهد. این خودرو ساز سوئدی همچنین توضیح می دهد که اساس این موتور از اصول موتور شار شعاعی و محوری  الهام میگیرد. به گفته کونیگزگ، کوارک-E کوچولویشان میتواند بهترین گشتاور و نسبت توان به وزن را در این بخش از صنعت خودرو ارائه دهد.

اما جالب اینجاست که کونیگزگ نمیخواهد این نوآوری را برا خود نگهدارد و تنها در فکر ایجاد راه حلی است که با آن سازندگان بتوانند از مزایای موتور های الکتریکی بیشتر و بهتر استفاده کنند که شامل جرم، وزن و حجم کمتر در کنار نیرو و گشتاور زیاد می شود. این خودرو ساز دوست داشتنی بیان میکند که صنایع خودرو سازی، دریایی و حتی هوافضا میتوانند از مزایای این توسعه استفاده کنند. 

موتور Quark-E بر اساس اصول مغناطیس مواد، ابر خنک شوندگی و کوچک سازی میباشد و انگیزه توسعه این موتور نیز از نام آن یعنی کوارک که اشاره به تنها ذره بنیادیی که میتواند هر چهار نیروی بنیادی جهان را تجربه کند دارد، آمده است. 

 

 

دراگوس-میهای پستاریو، سر طراح موتورهای الکتریکی در شرکت کونیگزگ، در باره کوارک-E میگوید: "کوارک-E برای تقویت حرکت روان در سرعت های پایین و در عین حال شتاب "بی رحمانه" سریع در ابر خودروی Gemera طراحی شده است. در سرعت های بالا تر واحد ICE یا همان موتور 2 لیتری بنزینی دو توربو وارد صحنه می شود و با همکاری موتورهای الکتریکی میتوانند این ابرخودرو چهار نفره را بدون هیچگونه افت گشتاور یا افت قدرت به سرعت 400 کیلومتر بر ساعت برسانند."

با کمک موتورهای جدید مهندسان و طراحان کونیگزگ توانسته اند معیار جدیدی را در جای دهی موتورها ایجاد کنند و از این رو موتور بنزینی نیز میتواند راحت تر و با حداقل اتلاف انرژی نیرور را به چرخ ها، بخصوص چرخهای جلو انتقال دهد و این درحالی است که موتور دوقلو الکتریکی (تصویر زیر) که از در کنار هم قرار گرفتن دو موتور Quark-E تشکیل شده است و شاهکار دیگری از کونیگزگ است، این انتقال قدرت را نیز همراهی میکند. این واحد محرکه "تریر" (Terrier) نام دارد.

Terrier unit

چیزی که "تریر" را خاص میکند علاوه بر وزن و حجم بسیار کم آن این است که موتورهای کوارک آن علاوه بر عمکرد هماهنگ قابلیت عملکرد جدا از هم را بنا به نیاز دارند و این خروجی تریر را بسیار بالاتر از حد انتظار می برد و همواره بهترین گشتاور را در اختیار راننده قرار میدهد.

 

 

در نهایت باید بگوییم که تلاش های کونیگزگ برای بالا بردن فناوری در دنیای صنعت خودرو بسیار ستودنی است و این درحالی است که این شرکت همیشه سعی کرده روی پای خودش بایستد و همه نیاز هایش را خودش برآورده کند و تا اینجا در این کار هم موفق بوده. باید دید که این خودرو ساز سوئدی در آینده چه فناوری هایی را به همراه خودرو های هیجان انگیزش به صنعت خودرو معرفی و اضافه خواهد کرد. 

رویایی که به حقیقت می پیوندد!

هیوندای همیشه رویای ورود به بازار خودروهای پریمیوم و لاکچری را داشت و اولین تلاش مدرن آنها هیوندایی جنسیس مدل 2009 و بعد مدل اکوئس بود که هیوندای با آن مستقیما وارد مبارزه با خودرو هایی لوکسی همچون مرسدس بنز کلاس S و بی ام و سری 7 شد و این درحالی بود که جنسیس قرار نبود یک نشان تجاری باشد تا اینکه هیوندای تصمصمی جسورانه گرفت تا نام جنسیس را تبدیل به برندی تجاری و جهانی کند. و هم اکنون جنسیس با چند مدل سواری و شاسی بلند میتوانند اکثر رقبا را به چالش بکشند. ببینیم جنسیس G80 چگون پرچم این برند تازه وارد را در این راه بالا نگه می دارد.

 

-Genesis G80

سدان هیوندای جنیسس مدل 2009 یعنی پدر بزرگ همین جنسیس G80، اولین تلاش جهانی یک خودرو ساز از کشور کره جنوبی بود تا بتواند وارد بازار خودروهای لوکس شود و البته نسبتا هم موفق بود و توانست نظر خیلی از منتقدان دنیای خودرو را به خود جلب کند. ارائه خودروی باکیفیت با امکانات و آپشنهای زیاد و موتوری با قدرت قابل قبول و البته زبان طراحی که کمی به طراحی اروپایی نزدیک بود و در چشم مشتریان بازار آمریکا هم جالب به نظر میرسید، باعث شد تا هیوندای جنسیس فصل تازه ای برای خودرو سازی کره جنوبی باز کند و نتیجه آن ظهور برند جنسیس بود.

 

2009 - Hyundai Genesis

در سالی که گذشت یعنی سال 2021، جنسیس، نسل جدید همان جنسیس فقید را با نام G80 معرفی کرد و این بار دیگر اثری از نام هیوندای در هیچ کجای  آن نبود. این کره ای لوکس علاوه بر تلاش برای تثبیت خود در بازار خودروهای لوکس و علاوه بر غلب بر چالش های موجود در این راه، راهی را نیز شروع میکند که اکثر خودر سازان بزرگ دنیا شروع کرده اند و آن فاصله گرفتن از سوخت های فسیلی است.

 

 

مطمئنا اغلب افراد میتوانند جنس بد را از جنس خوب و حتی جنس خوب را از خیلی خوب تشخیص دهند. اما برای خریداران خودرو های لوکس کمی سخت است که از علایق سنتی خود دست بکشند و پشت فرمان خودرویی بنشینند که تازه از راه رسیده و هنوز لیاقت خود را آنچنان که باید برای مشتریان این بخش از بازار به اثبات نرسانده است. بنابراین جنسیس چالش تثبیت زبان طراحی خود را به عنوان یک خودرو لوکس در پیش رو داشت و گویا جنسیس G80، این سدان لوکس با طراحی دلپذیر که در آن سعی شده اِلِمان های لوکس بودن رعایت شود، تا حدود زیادی در این راه موفق شده است. المان هایی ماننده چراغهای موازی جلو و عقب که در جلو این شکل موازی بر روی گلگیر تا نزدیک درب جلو ادامه پیدا کرده و مزین به دی لایت های باریک هستند، گلگیرهای پهن که وقار خودرو را بیشتر میکنند، طراحی کوپه مانندی که اتاق خودرو را بیشتر به سمت عقب خودرو متمایل میکند و کاپوت جلو را کشیده نشان میدهد و جلو پنجره بزرگ کروم کاری شده که البته خیلی ها زیاد به آن علاقه ای ندارند ولی به هر حال جذاب است و همچنین رینگهای 18 اینچی استاندارد با طراحی منحصر به فرد جنسیس، همه خبر از ربرو بودن با یک سدان لوکس در سطح استانداردهای جهانی میدهند که حتی میتواند نظر سختگیرترین افراد را نیز به خود جلب کند.

البته با نگاهی کلی به بدنه و طراحی آن متوجه شباهتی غیر عمد (شاید هم از عمد) بین این شیک پوش کره ای و یکی از رقیبای اروپایی آن یعنی مرسدس بنز CLS نسل دوم میشویم که البته قابل توجیه است و حتی میتواند تلنگری به مرسدس بنز نیز باشد که رقیب جدی وارد کارزار شده است.

 

 

در داخل کابین نیز با فستیوالی از توانایی های هیوندایی روبرو هستیم. مواد به کار رفته در قطعات داشبرد، دکمه ها و ادوات کنترل فیزیکی که در برخی مدل ها بصورت براق و در برخی به صورت پولیش خورده هستند، صفحات نمایش و تقریبا همه چیز دارای کیفیت بالایی می باشند.

قرارگیری و چیدمان دکمه ها که البته زیاد هم نیستند بسیار ساده و در دسترس میباشد، البته صفحه نمایش لمسی بزرگ مستطیلی شکل 14.5 اینچی در بالای داشبرد که مجهز به رابطه کاربری جنسیس میباشد و حتی میتواند دست خط شما را تشخیص دهد به نظر کمی دور از راننده است و شما برای لمس آن باید کمی خودتان را از صندلی جدا کنید. اما برای کار با این صفحه نمایش نیازی هم به لمس آن ندارید و میتوانید از ابزار قرار گرفت در کنسول میانی به راحتی استفاده کنید. 

در این کابین از نورپردازی های اغراق آمیزی که در بعضی از خودرو ها ماننده مرسدس بنز کلاس S می بینیم خبری نیست، با ایت حال نور پردازی استاندارد در شب بسیار دلپذیر و آرامش بخش است.

 

 

این تازه شروع ماجرای امکانات این خودرو لوکس میباشد. امکانات دیگر G80 شامل سیستم صوتی از برند Lexicon دارای 21 بلندگو، قطعات چوب اصل برای تزیین داشبرد با قابلیت جایگزین آنها با فیبرکربن در صورت سفارش مشتری، صفحه نمایش 12 اینچی پشت فرمان جهت نمایش درجه ها و از همه بهتر دستیار پارک هوشمند از راه دور.

درمورد صندلی ها هم، چه چرم طبیعی و چه چرم مصنوعی را انتخاب کنید در هر صورت با کیفت و راحتی بسیار بالایی روبرو هستید، پهن بودن و راحتی صندلی ها و در عین حال در برگرفتن کامل بدن سرنشین در کنار ماساژورها، میتوانند نظر شما را در مورد نشستن در یک سدان لوکس قطعی کند. صندلی های عقب هم پهن و راحت هستند و از آنجایی که این سدان آسیایی نسبت به رقبای اروپایی هم رده خود از فاصله بیشتری بین محور چرخهای جلو و عقب بهره می برد، در نتیجه جای پا خیلی راحت و بسیار زیادی را به سرنشینان عقب ارائه میدهد. البته این فضای اضافی در داخل کابین باعث کوچکتر شدن صندق عقب شده است، فضای باری در حدود 370 لیتر یعنی برابر حجم صندق عقب یک مرسدس بنز کلاس A هاچبک، که کمی برای این سدان لوکس کوچک به نظر میرسد.

 

 

قدرت موتور و انتقال آن به چرخ ها در سدان های لوکس باید به نرمی و حساب شده انجام شود، مشتریان این بخش از بازار بیشتر به دنیال قالیچه ای پرنده برای سواری هستند تا یک گاو یا اسب وحشی. قلب تپنده استاندارد برای این خودرو یک موتور 2.5 لیتری خطی توربو 4 سیلندر با 300 اسب بخار قدرت و 421.6 نیوتن متر گشتاور است. اما آپشن دیگری نیز دردسترس شما وجود دارد و آن موتور 3.5 لیتری تویین توربو 6 سیلندر با 375 اسب بخار قدرت و حدود 530 نیوتن متر گشتاور می باشد.

البته همانطور که گفته شد هیوندایی نیز راه فاصله گرفتن از سوخت های فسیلی را در پیش گرفته است و به تازگی جنسیس از نمونه برقی شده این G80 رونمایی کرده که یکی از امکانات جالب آن سقف مجهز به سلول های خورشیدی است و قرار است در اواسط سال 2022 به بازار عرضه شود.

 

 

در کنار هر دو موتور یک جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک ارائه میشود که نیرو را به صورت استاندارد به چرخ های عقب و در صورت نیاز و یا انتخاب راننده به هر چهار چرخ منتقل میکند. انتقال نیرو روان و تعویض دنده ها در بیشتر اوقات نامحسوس است و این آرامش کابین را تاحد زیادی تظمین میکند. همچنین چهار حالت رانندگی "کامفورت"، "اسپورت"، "اسپورت پلاس" و "کاستوم" در اختیار شماست تا بیشترین لذت را از راندگی خود با این خودرو ببرید. 

 

 

شتاب صفر تا صد کیلومتر بر ساعت این سدان مدعی در تست های انجام شده با موتور استاندارد حدود 5.3 ثانیه ثبت شده که به نظر خوب می رسد، همچنین 400 متر را در 14 ثانیه و با حداکثر سرعت 162 کیلومتر بر ساعت پیموده است.

G80 مجهز به موتور 2.5 لیتری حدود 1814 کیلوگرم وزن داره که سیستمهای تعلیق چند اتصاله آن در بیشتر مواقع این وزن را به خوبی کنترل میکنند اما همین کار کمی از نرم بودن این سیستم تعلیق میکاهد. البته که چابکی رقبای اروپایی خودش را ندارد ولی واکنش های خودرو به فرامین راننده به موقع و بسیار قابل قبول هستند تا جایی که حتی در هنگام راندن این خودرو بسیار بهتر از چیزی که واقعا هست خودش را نشان میدهد.

 

 

دیسک های ترمز استاندارد 13 اینچ قطر دارند و می توانند نمونه با موتور 2.5 لیتری این سدان را از سرعت صد کیلومتر بر ساعت، بعد 30 متر به طور کامل متوقف کنند که عملکرد موثری است.

آمار رسمی مصرف سوخت این خودرو برای موتور 2.5 لیتری به ازای هر 1 لیتر بنزین، حدود 9.7 کیلومتر در شهر، 13.6 کیلومر در بزرگراه و 11 کیلومتر در حالت ترکیبی علام شده است. البته کارنامه محیط زیستی متوسطی دارد چرا که سالانه به طور متوسط 5.7 تُن گاز دی اکسید کربن تولید میکند.

 

 

پایه قیمت جنسیس G80 در آمریکا برای مدل مجهز به موتور 2.5 لیتری حدود 48,745 دلار و برای مدل مجهز به موتور 3.5 لیتری حدود 60,145 دلار می باشد که در این بخش بقیه رقبا حرفی برای گفتن از نظر نسبت قیمت به امکانات ندارند ولی از طرف دیگر این قیمت رقابتی میتواند نقطه ضعفی باشد که جنسیس را کم ارزش تر از سایرین و غیر لوکس نشان دهد بخصوص در بازارهای خاورمیانه ای که مشتریان فکر میکنند هر چه گرانتر بهتر و راهی برای خودنمایی بیشتر! ولی همه میدانیم که جذابیت یک محصول به کیفیت ساخت و ویژگی های آن بستگی دارد و نه برند و یا برچسب قیمت آن و جنسیس نیز این موضوع را خوب می داند.

به هر حال هیوندای با برند جنسیسِ خود و البته مدل G80، قدمی جسورانه تر از گذشته برداشته و این حرکت میتواند جایگاه هیوندایی را در بین لوکس سازان تثبیت کند تا رویای دیرینه اش به حقیقت بپیوندد.

 

لکسوس RX مدل 2016، ژاپنی با وقار

ماشین های SUV سایز متوسط این روزها در کل جهان بسیار مورد توجه هستند، بخصوص لوکس های این کلاس از خودروها. اما در این میان می توان به جرأت گفت که هیچ خودرو سازی نتوانسته هماننده "لکسوس" با "RX" خود باعث پویایی هرچه بیشتر این بخش از بازار خودرو در دنیا شود.
در بیش از سه نسل، "لکسوس RX"، این خودروی کاربردی لوکس معیاری برای معنی بخشیدن به رانندگی در حومه شهرها به همراه اِلمان های لوکس بوده است. حالا در سال 2016 شاهد "RX 350" و "RX 450h" کاملا جدید با زیبایی و راحتی بیشتر و البته فناوری پیشرفته تر و قطعاً تاثیر گذاری بالاتری نسبت به نسل قبل آن خواهیم بود.
 
Lexus RX 350 2016
 
Lexus RX 450 h 2016
 
زمانی که لکسوس RX وارد ایران شد، خودرویی بود که شخصیتی کاملاً متفاوت پیدا کرد و علاوه بر پارامترهای طراحی لوکس، توانست خود را به عنوان خودرویی با دوام و با هزینه ی نگهداری پایین تری نسبت به حریفان آلمانی و غیره معرفی کند. اما با ورود مدل "NX" به ایران، خیلی از ایرانی ها تصور کردند که تولید RX متوقف شده و دیگر شاهد حضور این کلاس از لکسوس نخواهیم بود ولی اینچنین نیست؛ اتفاقاً RX مدل 2016 بسیار پر رنگ و لعاب تر وارد میدان شده است. 
 
 
لکسوس بسیار واردتر و زیرکتر از آنی است که درباره ی خصوصیات اصلی RX مدل 2016 زیادی بزرگنمایی کند. چرا که نام RX خود گویای همه چیز است !
مدتی است که تمرکز لکسوس بیشتر بر عرضه ی محصولاتی اسپرتی تر و پر سرعت مانند مدلهای LC ، RC و غیره بوده است اما این خودروساز مدل های SUV خود بخصوص RX را از نظر دور نکرده چرا که یکی از پرفروش ترین مدل های این خودروساز بوده و مطمئناً لکسوس آن را از دست نخواهد داد.
 
 
از نظر طراحی بیرونی RX هماننده برادر کوچکتر تازه متولد شده ی خود یعنی NX، بسیار خشمگین، حیرت انگیز، تهاجمی و خطوط طراحی از جلو پنجره ی بزرگ و گیرا و جراغهای زیبای جلو گرفته تا چراغهای تغییر کرده عقب که بزرکتر شده، بسیار تند و تیز و پر چین و چروک است و خود را کمی جلوتر از زمان حال نشان میدهد. اما یکی از ارزشهای اصلی RX همیشه سیستم تعلیق و فنربندی آن بوده که راحتی خاصی را برایش به ارمغان می آورد. بر خلاف NX که سواری خشن و فنربندی سفتی را به شما ارائه میدهد، RX جدید هم ماننده نسل های قبل خود بسیار نرم ، چابک و در عین حال بی نهایت بی صدا میباشد که باید به این خاطر به مهندسان لکسوس تبریک گفت. واکنش فرمان هم به دستورات شما بسیار سریعتر و بهتر شده ولی در حس کلی فرمان تغییر خاصی ایجاد نشده است و ماننده قبل میباشد.
 
 
وقتی داخل RX مدل 2016 را ببینید درک خواهید کرد که رسیدن به حد کمال انتظارات در طراحی داخلی هم معنی خواهد داشت؛ از مواد و ترکیبات بسیار مرغوب و البته نفیس استفاده شده. 
البته شاید چینش ادوات داخلی و داشبورد مانند دیگر محصولات جدید الکسوس در عین زیبایی کمی درهم و برهم بنظر برسد ولی این امر تعمداً توسط لکسوس انجام شده تا مانند طراحی بیرونی خودرو های جدیدش، طراحی داخلی لکسوس ها هم کمی آینده نگرانه و در حالت گذر بودن از دوران قدیم به جدید را در ذهن شما تداعی کند. صفحه ی لمسی 8 اینچی TFT مرکزی بصورت استاندارد است و قابلیت تشخیص حرکات دستوری دستان شما با استفاده از حسکر حرکتی مخصوص لکسوس بدون لمس صفحه ی نمایشگر برای آن قابل سفارش است. به علاوه تنوع رنگ بندی داخل هم برای سفارش بیشتر شده. 
 
 
راحتی صندلی ها در حد اعلاء می باشد و دقیقاً به همین خاطر است که خریداران RX معمولاً خودروی دیگری نمی خرند تا مدل جدید RX به بازار بیاید؛ صندلی های ردیف جلوی این شاسی بلند لوکس متوسط راحتی عالی را ارائه میدهد و ردیف عقب هم که میتواند با سفارش شما مجهز به نمایشگرهای 12 اینچی شود، بسیار راحت تر و زیباتر از آن چیزی است که خیلی از بچه ها استحقاقش را داشته باشند و یا حتی به آن فکر کنند! و البته به لطف افزایش ابعاد بیرونی این RX جدید، فضای داخلی مخصوصاً در قسمت عقب بیشتر شده.
 
 
درب قسمت بار، هم از طریق ریموت کنترل خودرو و هم از طریق لمس قسمت میانی چراغ های پلاک و به صورت خودکار باز میشود، فضای این قسمت در حالت عادی 52 سانتیمتر مکعب حجم دارد که براحتی میتوانید به یک مسافرت طولانی بروید و با خیال راحت از چمدان های بزرگتان استفاده کنید. تازه اگر بچه ها را هم خانه ی مادربزرگشان گذاشته اید، میتوانید صندلی های عقب رو بخوابانید، و در این صورت حجم فضای بار شما میشود چیزی در حدود 160 سانتیمتر مکعب و میتوانید "باربی کیوی" بزرگ مورد علاقه ی خودتان را هم با خود ببرید! 
 
 
ویژگی آشنای دیگر RX در زیر کاپوت جلوی این قد بلند ژاپنی قرار دارد. یک موتور 3.5 لیتری 6 سیلندر همچنان وظیفه اش را انجام میدهد ولی با این تفاوت که سیستم تزریق مستقیم سوخت آن بهینه شده و میتواند 295 اسب بخار نیرو و 362 نیوتن متر گشتاور ایجاد کند و شتاب 0 تا 100 کیلومتر بر ساعتی معادل 7.8 ثانیه داشته باشد. البته اگر نسخه ی هیبریدی را در اختیار داشته باشید، توان موتور تا 308 اسب بخار افزایش پیدا خواهد کرد. 
 
 
به RX 350 جدید یک جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک اضافه شده، در حالی که مدل RX 450h دارای سیستم انتقال قدرت CVT میباشد.
هر دو مدل هیبریدی و معمولی، هم به صورت دیفرانسیل جلو و هم به صورت دو دیفرانسیل در دسترس شما هستند و البته یک مدل هیبریدی AWD قابل سفارش می باشد که یک موتور الکتریکی هم در عقب دارد.
 
 
مدل "F Sport" این لکسوس هم که هر دو سیستم محرکه را ارائه می دهد، دقیقاً راهی است برای اینکه این ژاپنی با شخصیت و خوش قیافه، خوی سامورائی خودش را هم به حریفان نشان بدهد و در رجز خوانی ها و کل کل های خیابانی حرفی برای گفتن داشته باشد و روی شما را از نظر مسائل اسپرتی هم سفید کند.
با داشتن RX F، رینگ های 20 اینچی با طراحی های مختلف، صفحه نمایش با رابط کاربری متفاوت در مدل های غیر F، پلاک "F Sport" نصب شده در کناره گلگیرهای جلو و فرمان، آلومینیوم کاری های متفاوت بر روی داشبورد و فرمان، همه و همه نصیبتان خواهد شد.
و چون از حیث فرمان پذیری گامی بسیار بلند برداشته، مطمئناً مادرانی که می خواهند با این RX به دنبال بچه های شان بروند، حتماً خودرو را روی وضعیت "ECO" تنظیم خواهند کرد. 
 
Lexus RX 450h F Sport 2016
 
لکسوس مدعی است که مصرف سوخت RX 350 دیفرانسیل جلو یعنی مدل پایه RX، یک لیتر در هر 9کیلومتر در شهر، 12 کیلومتر در بزرگراه و 10 کیلومتر در سیکل ترکیبی بنزین معمولی میباشد.
و در مورد مدل هیبرید، مقدار مصرف، یک لیتر بنزین معمولی در 12 کیلومتر سیکل ترکیبی علام شده که از مدل پایه بیشتر است.
 
 
کلام آخر:
قیمت RX در مدل پایه از حدود 42,000 دلار آمریکا شروع میشود. لکسوس RX مدل 2016 هم مانند نسل های قبل از خود هنوز در راحتی و انجام وظیفه خودرویی درجه یک است و قطعاً فلسفه ی جدید طراحی لکسوس هم باعث عزیزتر شدن "لکسوس RX" در بین دوست دارانش میشود و افراد بیشتری را به سوی خود خواهد کشید. 
 
البته که بیشتر شاسی بلند های متوسط لوکس امروزی هم مغرورانه به RX نگاه خواهند کرد ولی مطمئن باشید که در دل خیلی دوست دارند که مثل این "ژاپنی با وقار" باشند !
 
برخی دیگر از امکانات استاندارد در لکسوس RX در مدل پایه:
 
  • سیستم ترمز خود کار و سیستم ضد قفل ترمز
  • ۸ ایربک
  • BA (ترمز کمک)
  • کنترل پایداری دینامیکی
  • EBD (توزیع نیروی ترمز الکترونیکی)
  • پارکینگ سنسور جلو و عقب
  • دوربین عقب
  • های الکتریکی Sunroof
  • کروز کنترل
  • کمربند ایمنی pretensioner
  • نمایش اطلاعات -صفحه نمایش اطلاعات 8 اینچی
  • تنظیم شیب فرمان
  • صندلی های چرم
  • بلوتوث
  • صندلی های گرم/سرد
  • USB
  • AUX
  • کنترل صوتی بر روی فرمان
  • حق بیمه برند سیستم صوتی 
  • چراغهای LED
  • چراغ Taillights
  • چرخ 19 , 20 inchs

تداوم یک میراث...

بی شک دوستداران "فورد موستانگ" هیچگاه نام "کارول شلبی" را فراموش نخواهند کرد. کسی که خودرو های افسانه ای ماننده "AC Cobra"، "Ford Shelby GR-1" و ... را خلق کرده است. اگرچه "کارول شلبی" از سال 2012 دیگر در بین ما نیست اما میراث او از نظر سرعت بالا و هیجان رانندگی با خودروهایی که وی می ساخت همچنان باقی مانده است.

 

حال می خواهیم ببینیم آیا ماشین هایی که بعد از او نام "شلبی" را یدک میکشند به این میراث وفادار خواهند بود یا خیر؟

 

Ford Shelby GR-1 Concept and Carrol Shelby

 

حدود 50 سال از عرضه اولین نسل فورد موستانگ میگذرد و تا امروز که شش نسل از آن معرفی شده است، در این بین موستانگ های افسانه ای زیادی متولد شده اند ولی هیچکدام از آنها به اندازه " موستانک GT 350 شلبی" صرفاً برای پشت سر گذاشتن حریفان در پیست مسابقه طراحی نشده بودند. موستانگ های GT 350 و GT 350 R شلبی مدل 2016 هم از این قاعده جدا نیستند. 

 

Ford Shelby GT 350

 

Ford Shelby GT 350 R

 

قلب این اسب وحشی یک موتور 5.2 لیتری هشت سیلندر V شکل است که قادر به تولید توانی برابر با 526 اسب بخار و گشتاور 580 نیوتن متر با بالاترین استاندارد آمریکایی می باشد. این موتور قویترین موتور تنفس طبیعی است که فورد تا کنون عرضه کرده است.

 

 

جادوی شلبی به همینجا ختم نمی شود. برای ساخت این موستانگ ها که  قرار است فرزندان خلفی برای شلبی باشند تقریبا از جلو تا عقب این موستانگ ها بهینه سازی شده است. از فنربندی تا آیرودینامیک، سیستم خنک کننده تا زیبایی ظاهری و حتی طراحی داخلی.

وقتی داخل یک موستانگ GT 350 شلبی قرار میگیرید، حتماً متوجه میشوید که در یک ماشین ویژه نشسته اید. می توانید راحت به صندلی های ساخت "ریکارو" تکیه بدهید و فرمان پهن و غرور آفرین این موستانگ را در دست بگیرید و با یک نگاه به پلاک مخصوص شلبی نصب شده بر روی داشبرد، حس قدرت را به طور کامل، حتی قبل از راندن این اسب وحشی درک کنید. این خودروی عضلانی آنقدر هیبت دارد که حریفان فقط با نگاه کردن به موستانگ شما از مسابقه دادن با شما انصراف بدهند.

 

 

وزن مدل R حدود 60 کیلوگرم کمتر است که با حذف سیستم صوتی، صندلی های عقب و استفاده از رینگ های فیبرکربنی حاصل گردیده است.

 

 

البته که موستانگ های جی تی 350 و جی تی 350 آر شلبی 2016 از اجداد خود پیشرفته تر هستند اما "فورد" برای اینکه حس سنتی رانندگی با یک "شلبی" را بیشتر به شما منتقل کند، فقط جعبه دنده دستی را در اختیار شما قرار می دهد و از شیفتر پشت فرمان و قول "ماسل بازها" از این "سوسول بازی" ها خبری نیست!!! یک جعبه دنده ی 6 سرعته "تِرِمیک TR-3160".

جالب اینجاست که فورد هیچ ادعایی نسبت به شتاب 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت این شلبی های جدید ندارد چراکه از نظر این خودروساز GT 350 و GT 350 R تمام پارامترهای یک رانندگی پر هیجان و حماسی را دارند. اما به هر حال شتاب GT 350 R از حالت سکون تا سرعت 100 کیلومتر بر ساعت حدود 3.9 ثانیه و برای GT 350 کمی بیشتر از 4 ثانیه ثبت شده است.

 

چهار وضعیت "کشش بالا"، مسابقه، اسپورت و آب و هوا برای سیستم فنربندی و کنترل وضعیت خودرو در اختیار شماست که میتوانید با استفاده از دکمه های روی فرمان، بر حسب نیاز یکی را انتخاب کنید. در مورد مصرف سوخت هم این آمریکایی قوی هیکل 1 لیتر بنزین معمولی برای هر 6 کیلومتر در شهر، 9 کیلومتر در بززگراه و حدود 7 کیلومتر در سیکل ترکیبی مصرف میکند. 

 

 

این موستانگ شلبی های جدید با توجه به قابلیت های فرمان پذیری و فنربندی، بیشتر با خودروهای 2 در پر سرعت آلمانی سطح بالا قابل مقایسه هستند. تا با خودرو های مدعی دیگر.

قیمت پایه برای موستانگ GT 350 حدود 50,000 دلار آمریکا و برای مدل GT 350 R رقمی معادل 63,495 دلار میباشد که با توجه به قابلیت هایشان نسبتا مناسب به نظر میرسد.

 

 

در انتها باید گفت که فورد موستانگ GT 350 و GT 350 R شلبی مدل 2016 فقط خودرو هایی بزرگ و عضلانی با موتور بزرگ نیستند، در واقع آنها با بهینه سازی های اساسی خود از مسابقه در پیست گرفته تا نبرد های خیابانی، در کمال مطلق هستند و با افتخار متوانند پرچم "شلبی" را بالا نگهدارند و باعث تداوم میراث مرد افسانه ای خودرو سازی آمریکا "کارول شلبی" شوند.

 

لوکس به سبک کره ای !

چند سالی است که که شرکت خودرو سازی هیوندایی کره جنوبی با معرفی نسل دوم مدل "اِکوئس" یا همان خودرویی که با نام "سنتنیال" در ایران عرضه میشود به جرگه تولیدکنندگان خودروهای لوکس بزرگ پیوسته است. 

نسل اول "اکوئس" در سال 1999 که چندان لوکس به نظر نمیرسید و از طرفی هم عموزاده کره ای میتسوبیشی "دیگنیتی" به حساب می آمد، برای رقابت با مسدس بنز S کلاس و بی ام و سری 7 منحصرا در بازار کره ی جنوبی معرفی شد. ولی از قضا رقیبی دیگر پیدا کرد که هموطنش بود و سانگ یانگ "چیرمن" نام داشد. 

Hyundai Equus First generation 1999

 

Mitsubishi Dignity 1999

 

هیوندای با اکوئس توانست به موفقیت هایی در بازار داخلی کره دست پیدا کند ولی در دیگر کشورها اقبالی برای هیوندای به همراه نداشت تا اینکه نسل دوم اکوئس معرفی شد.

با اینکه "سنتنیال" نتوانست دنیای اتومبیل را زیر و رو کند اما توانست عزم سازنده اش را برای تبدیل شدن هیوندای به یک خودروساز درجه یک نشان دهد و به این منظور در اکوئس جدید اصلاحاتی ایجاد شده است.

 

 Hyundai Equus 2016

 

اگر مدیر مالی یک شرکت هستید و می خواهید صرفه جو بودن و تصمیم گیری عاقلانه خود را به رخ مدیر عامل بکشید، هیوندای سنتنیال انتخاب هوشمندانه ای خواهد بود. ولی اگر یک سرمایه گذار ورزشی تراز اول هستید که میخواهید با یک ماشین آخرین مدل درجه یک و لوکس تاثیر گذار باشید، "سنتنیال" برای شما انتخاب درستی نیست.

همینجا به این نکته پی میبریم که چه کسی حاضر است حدود هفتاد هزار دلار آمریکا (و در حال حاضر حدود 370 میلیون تومان در ایران) برای این هیوندای بسیار لوکس بپردازد و چیزی که در ازای این مبلغ بدست می آورد مطلب اصلی درباره ی "اکوئس" است و در واقع مطلب اصلی در مورد تمام چیزهای لوکس می باشد.

بگذارید از شما بپرسیم که وقتی یک مبلغ 6 رقمی برای خرید یک ساعت مچی میپردازید، این کار را برای کیفیتش می کنید و یا برای ظاهرش؟ یا برای جلب نظر کسانی که آن ساعت را روی دست شما می بینند ؟ 

خوب البته این سوالات شاید نسبت به هیوندای سنتنیال بی ربط بیاید ولی در آخر همین مقاله مجددا به این سوال فکر کنید.

Hyundai Herren Chronograph

Hyundai Herren Chronograph

 

برگردیم به سراغ  فرزند شیک پوش هیوندای!

 

طراحی جلوی سنتنیال به طور قطع با جلو پنجره ی به روز شده، چراغ های جلوی جدید که دارای 4 لنز می باشند و بسیار شبیه به چراغ های جلوی لکسوس LS جدید هستند، سپر بهینه سازی شده و چراغ های مه شکن LED، خیلی بهتر از گذشته خود را نشان میدهد.

و به علاوه علامت "اکوئس" که برروی کاپوت جا خوش کرده و در دو مدل برجسته و تخت می باشد و دوربین داخل جلو پنجره، همگی ظاهری قابل قبول و البته آشنای مرسدس کلاس S را به اکوئس می دهند.

 

 

طراحی کلی بدنه خوب است و در ضمن در اینجا هم به نظر میرسد که تاثیر خودرو های لوکس آلمانی مانند بنز و بی ام و در این کره ای شیک، بیشتر شده، چرا که هیوندای دیگر ترسی از این ندارد که همه دنیا هدفش را از ساختن اکوئس بدانند.

چرخ های 19 اینچی که در مدل قبلی هم وجود داشته ولی این بار با طراحی جدید به شکل پروانه موتور های جت، آینه های جانبی در شکل تازه و چراغ های عقب که اندکی از نظر نور پردازی تغییر کرده اند.

 

 

از طراحی خارجی که بگذریم، احساس رانندگی با سنتنیال نه بطور کامل ولی بیشتر شبیه به رانندگی با بنز است تا بی ام و. شاید هم کمی معمولی و بی تشخص به نظر بیاید ولی راننده را به یاد لکسوس LS400 می اندازد که نمونه ای عالی از یک خودروی لوکس بسیار خوب می باشد.

رانندگی با اکوئس نرم و فضای داخلی بسیار آرام است، باکشش نرم و نیرومند که تقریباً هیچ صدایی را به داخل اتاق خودرو منتقل نمی کند.

طراحی صندلی ها برای مسیر های طولانی خیلی مناسب هستند اما چیزی که کار را خراب میکند، فنر بندی سست، فرمان گیج و بی شخصیتی فوق العاده ی اکوئس در هنگام رانندگی است.

 

 

نیروی بی نقص ماشین از موتور 8 سیلندر V شکل 5 لیتری هیوندایی می آید که 429 اسب بخار نیرو را با گشتاور 509 نیوتن متر بوسیله یک جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک به چرخ های عقب منتقل میکند.

 

 

معنی اسب بخار بالا با گشتاور پایین این است که خودرو در سرعت بالا عملکرد بهتری خواهد داشت. طبق تست جاده ای که مجله "موتور ویک" انجام داده است، شتاب صفر تا صد کیلومتر بر ساعت اکوئس مورد تست حدود 6.5 ثانیه بدست آمد و همچنین اکوئس توانست مسافت 400 متری را با سرعت 150 کیلومتر بر ساعت در مدت 14.8 ثانیه طی کند که برای این خودرو خوب است. 

عدم حس کنترل خوب به خاطر فنر بندی سست نشان می دهد که سنتنیال از سرعت زیاد در سر پیچ ها خوشش نمی آید. ولی وقتی سستم تعلیق را در حالت اسپرت قرار می دهید، می توانید انتظار اندکی استحکام به سبک خودرو های اروپایی را داشته باشید.

سیستم کنترل مداوم تعادل ( EAS ) اکوئس بهینه سازی شده تا تفاوت بین حالت اسپرت و معمولی مشخصتر باشد که به این سیستم یک حالت رانندگی در برف هم اضافه شده. و این سیستم قابلیت تنظیم ارتفاع خودرو را نیز دارد.

 

Electronically-controlled Air Suspension (EAS)

ترمزهای اکوئس بسیار نرم عمل میکنند که در تست های انجام شده توانسته این کره ای مغرور را از سرعت 100 کیلومتر بر ساعت در 39 متر به طور کامل متوقف کنند که برای یک ماشین لوکس 2000 کیلوگرمی حد نساب خوبی می باشد.

 

 

اصلاحات داخلی شامل یک صفحه کیلومتر شمار کاملا دیجیتال و یک صفحه نمایشگر مرکزی که دارای طراحی جدید است. 

کنسول و داشبورد هم شیک تر شده و دکمه های کنترل بیشتری هم بر روی فرمان اضافه شده اند و گزینه های رنگ داخلی و چوب کاری داخل هم برای خریداران بیشتر شده است. 

با اینکه طراحی مسطح و خطی داخل اکوئس، داخل یک بی ام و را نیز در ذهن تدائی میکند، اما همین مسئله یکی از دلایل سطح بالا بودن این خودرو میباشد.

 

 

آپشن های اضافی مثل وسایل سرگرمی، آفتاب گیرهای جانبی و عقب، سیستم استریوی همه جانبه "لکسی کان" ساخت شرکت "هارمان" که دارای 17 بلندگو میباشد، صندلی های جلو با 16 حافظه و صندلی حای عقب که قابلیت تغییر حالت دارند، در این خودرو موجود است. 

 

 

این خودرو برای هر 6 کیلومتر در شهر، 10 کیلومتر در بزرگراه یا جاده و حدود 8 کیلومتر در سیکل ترکیبی شهر و جاده، یک لیتر بنزین معمولی مصرف می کند.

اکوئس در آمریکا با دو کلاس " Signature " با شروع قیمت 62,170 دلار و " Ultimate " با شروع قیمت 69,420 دلار عرضه میشود.

 

 

کلام آخر : 

همه منتقدان خودرو در یک نکته با هم موافق هستند که خوبی یک خودرو فقط به مجموعه قطعات آن بستگی ندارد. با اینکه هیوندایی اکوئس/سنتنیال جدید بیشتر قطعات لازم را برای توجیه قیمتش دارد، وقتی در کنار دیگر لوکس های بازار که میخواهد با آنها رقابت کند قرار میگیرد، حرف چندانی برای گفتن ندارد.

البته اکوئس تلاش قابل قبولی به نظر میرسد ولی هیوندایی هنوز راه بسیار طولانی برای رقابت با بهترین ماشین های لوکس و تجملی بازار در پیش دارد.

 

و حالا سوال ساعت مچی را دوباره از خود بپرسید...

 

اکنون کمی بیشتر از یک دهه است که آلفا رومئو، شاسی بلند مفهومی خود را با نام " KAMAL " در سال 2003 معرفی کرده است. اما تا بحال صحبتی در مورد تولید انبوه یک SUV از سوی این خودروساز ایتالیایی در میان نبود تا اینکه چند روز پیش سایت آمریکای شمالی آلفا رومئو اخباری مبنی بر اینکه این کارخانه در حال برنامه ریزی های اولیه جهت تولید یک کراس اور میباشد را منتشر کرد و هدف از تولید این خودرو را رقابت مستقیم با کراس اور های مطرح آلمانی مانند BMW X3 و Audi Q5 عنوان کرده است.



مجله اینترنتی Automotive News گزارش داد که آلفا رومئو در حال انجام کار های مقدماتی در رابطه با ساخت و آمادسازی اولین SUV این کارخانه میباشد تا در سال آینده روانه بازار شود.

"سرجیو مارچیونه" مدیر عامل شرکت بزرگ "فیات-کرایسلر" که مالک آلفا رومئو نیز میباشد عنوان کرده که این SUV در نیمه دوم سال 2016 تولید و عرضه خواهد شد. و در کنار سدان سایز متوسط جدید آلفا رومئو یعنی" Giulia " که امسال در نمایشگاه خودروی فرانکفورت معرفی خواهد شد، افقهای جدید تری را پیشه روی آلفارومئو قرار خواهند داد.

با توجه به شعار شرکت آلفارومئو، " La meccanica delle emozioni " یعنی " مکانیکی از احساس "، باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا شاسی بلندی که میخواهد لوگوی آلفارومئو را بر خود داشته باشد میتواند احساس خوبی را به خریدارانش القا کند و یا اینکه آنها را از خریدشان دلسرد کند.

مرسدس و AMG حال رفتن به سراغ هیبریدها تا پایان دهه.

تا پایان سال 2020 محصولات مرسدس- AMG نیروی خود را از مکانیسم های هیبریدی دریافت خواهند کرد !



"توماس وبر" رئیس سازمان تحقیق و توسعه خودروسازی آلمان گفت که مرسدس - AMG برای باقی نگهداشتن محصولات خود در خط تولید و برای کاهش تولید دی اکسید کربن، باید تا سال 2020 در محصولات خود از مکانیسم های هیبریدی استفاده کند.

 در حال حاضر، مرسدس چندین مدل هیبرید شامل "S400" و "E400" و یک تازه وارد دیگر به نام "S-Class Plug" را در خط تولید خود دارد و در حال برنامه ریزی برای راه اندازی خط تولید حدود 10 مدل " Plug-in " ( هیبریدی )  جدید تا سال 2017 میباشد.

تا بحال، AMG  در استفاده از مکانیسم های تولید و انتقال قدرت هیبریدی به دلیل آنکه این شرکت سازنده خودرو های اسپرت مرسدس بنز بوده و عملکرد متورهای بنزینی بیشتر از هیبریدی ها میباشد و همچنین استقبال بیشتر مشتریان خودروهای اسپرت از موتور های با سوخت فسیلی است، مردد بوده است.

 توماس وبر در گفتگو با مجله "Autocar" گفت: "خودرو های هیبریدی اسپرت هنوز مشتریان خودر را به طور کامل جذب نکرده اند و این ما خودرو سازان هستیم که باید مردم را به سمت این فناوری جهت دهیم تا مشتریان به هیبریدی های اسپرت هم اعتماد کنند. ما میدانیم که مشتریان AMG تنها خواستار قدرت، سرعت و اسپرتی بودن بیشتر خودرو های مورد علاقیشان هستند و برای آنها فرقی زیادی نمی کند که این امر در بخش بنزینی ها باشد یا هیبریدی ها و یا و یا غیره. با این حال ما هنوز در مورد هیبریدی های اسپرت مطمئن نیستیم ولی این مسئله باعث نمیشود که برای تحقیق و توسعه بیشتر در این بخش از بازار تلاش نکنیم."

اکنون که اصلی ترین رقب مرسدس یعنی BMW با همکاری M-power مدل i8 را که یک هیبریدی اسپرت میباشد مدتی است  معرفی کرده و شاهد حضور نمونه هایی از آن نیز در خیابان های تهران و ایران هم هستیم، باید ببینیم AMG، که محصولاتش همیشه در دنیای خودروهای اسپرت زبان زد بوده اند، با تمرکز بر سیستم های هیبریدی چه خبرهای خوشی را در آینده برای ما خواهد داشت.

خوش قیافه

رنو اتاق جدید خود را معرفی کرد. این خودرو در رده سدان سایز متوسط و نیمه لوکس قرار میگیرد و رنو نام " Talisman " به معنای "طلسم" را برای آن برگزیده است، چرا که به عقیده این خودرو ساز فرانسوی طراحی این خودرو میتواند شما را جادو یا طلسم کند و میتواند رقاه و لذت رانندگی را در یک سطح جدید از رنو به شما معرفی نماید.


Renault Talisman 2016


رنو نام مدل های خود را بگونه ای انتخاب میکند که بتواند آن محصول را به عنوان نماد طراحی رنو معرفی کند و شخصیت آن را در تمام بازارها و جایی که به فروش می رسد مثبت نشان دهد. با توجه به این سنت، "طلسم" یک نام کاریزماتیک است که مفاهیم حفاظت و قدرت را نشان میدهد. در عین حال، " Talisman " یک کلمه آسان برای تلفظ است و در سراسر جهان قابل درک میباشد.

این نام سه هجایی به راحتی و به طور طبیعی بر زبان جاری میشود و در عین حال قدرت و شخصیت این رنو را نشان میدهد. 



طراحان رنو توانسته اند طرحی نو و جدید را ارائه کنند که میتواند برای خودروهای دیگر در این کلاس رقیبی سرسخت باشد و نیم نگاهی هم به آینده داشته باشد، در عین حال DNA طراحی رنو را به گرمی و زیبایی نشان میدهد. طراحان رنو برای ایجاد نسبت ایده آل و تعادل کامل بین حجم های مختلف در این خودرو نگاهی اساسی به فلسفه یک خودروی لوکس کرده اند که باید نام رنو را یدک بکشد که تا حد بسیار زیادی هم موفق بوده اند بخصوص در طراحی جلو. 

جلو پنجره بزرگ و کرمی " Talisman " الهام بخش قدرت و اعتماد به نفسی خاص است که مانند بال هایی نقره ای برای آرم بزرگ رنو خود نمایی میکند. امضا بصری جدید رنو از طریق "دی لایت" های C شکل، که از بالای چراغ های جلو شروع میشود و به سمت پایین و سپر کشیده شده است.



خطوط طراحی که از نشان رنو در جلو شروع میشود و با طی بدنه نسبتا عضلانی که اشتیاق به حرکت را القا میکند و در عین حال وعدی خودرویی لوکس در سایز متوسط و فضایی راحت را مدهد، استفاده از کروم در محیط پنجره ها تأکیدی است بر زیبایی نیمرخ این خودرو، و در نهایت خطوط طراحی به چراغ های عقب میرسد و  برای کسانی که از کنار " Talisman " میگذرند روشن میکند که میتوان جسارت و وقار را باهم داشت ! 

طول کلی 4.85 متر و عرض 1.87 متر باعث شده تا رد پای سخاوتمندانه از فضای داخلی مفید و ظاهری زیبا که از این کلاس از خودروها انتظار می رود، در " Talisman " به چشم بخورد. همچنین همکاری بسیار نزدیک مهندسان و طراحان رنو باعث شده تا این فرانسوی خوش قیافه تنها 1.46 متر ارتفاع داشته باشد تا یکی از نزدیکترین مرکز ثقل ها به زمین را در این کلاس از خودرو داشته باشد. 

آنها توانسته اند به تقسیم وزن بسیار خوب 60 به 40 درصد بین محور های جلو و عقب دست پیدا کنند که نسبتی بسیار عالی برای یک خودروی سدان میباشد. فاصله 2.31 متری محور ها هم باعث شده تا چرخها در حد امکان به گوشه های خودرو نزدیک شوند تا چسبندگی قابل قبولی را به این خودرو بدهد و علاوه بر آن پویایی خاصی را به مشخصات " Talisman " اضافه کند. 

در انتهای طراحی خارجی هم به چرخ های با قطر بزرگ - که تا 19 اینچ قابل سفارش هستند - میرسیم که بخوبی در قوس گلگیرها جاگرفته اند و این مجسمه زیبا که ما را به یاد آثار لوییز بورژوآ (مجسمه ساز فرانسوی) می اندازد کامل میکند.


Renault Talisman (2016) - Rear Angle


طراحان رنو با تفسیر نشانه های طراحی کلاسیک به بازتاب مضمون ظاهر طراحی بیرونی در داخل این خودرو پرداخته اند و با استفاده از یک طراحی ساده و کلاسیک و البته کیفیت بالا مفهوم لوکس بودن در عین سادگی را به خوبی به نمایش گذاشته اند.

رنو " Talisman " ترکیبی از ویژگی های منحصر به فردی است. از جمله، طراحی شیک، قاتعانه، جسور با خطوط طراحی ظریف و مدرن. کابینی جا دار و نرم با فضایی که آرامش خاصی را به سرنشینان منتقل میکند و این فضا جای کافی را برای آنها فراهم میکند.

 یک صفحه نمایش 7 اینچی که مسئول نمایش اطلاعات خودرو مانند دور موتور، سرعت و ... میباشد و در پشت فرمان قرار دارد، در بالای کنسول میانی هم یک صفحه ی نمایش 8 اینچی جا خوش کرده است تا فرمان های راننده را برا سیستم صوتی، نقشه، تهویه مطبوع و... اجرا کند. سیستم صوتی " BOSE " با 8 بلندگو و سیستم پارک خودکار. تکنولوژی چند حسی برای مطابقت با خلق و خوی راننده، به این صورت که با استفاده از سنسور ها و دوربینی در کنار صفحه نمایش 7 اینچی میتواند حالت چهره راننده را بررسی کند و خواب آلود بودن و یا مصرف الکل توسط وی را تشخیص دهد که در این صورت خودرو بصورت خودکار از رانندگی شما در این حالات جلوگیری میکند و روشن نخواهد شد و اگر هم در حال حرکت باشد، سرعت را کاهش میدهد تا از بروز حادثه جلو گیری شود.

"Talisman" تنها خودرو در کلاس سدان های متوسط نیمه لوکس است که دارای سیستم کنترل ضربه های وارده از سطح جاد به چرخها میباشد و میتواند تقریبا این لرزشها و نوسانات را از اتاق خودرو بگیرد و باعث میشود تا حس منحصر بفردی از امنیت، پویایی و چابکی همراه با راحتی در حرکت را به راننده و سرنشینان القا کند. " Talisman " با بالاترین استانداردهای کیفیت ساخته و توجه دقیقی به تمام جزئیات از جمله عمق و درخشش رنگ آن شده است.




"تالیس من"  با دو موتور بنزینی به قدرت های 150 و 200 اسب بخار که همراه یک جعبه دنده اتوماتیک 7 سرعته با کلاچ دوبل خواهند بود ارائه خواهد شد و همچنین دو موتور دیزلی که هر کدام به ترتیب دارای 110 و 130 اسب بخار میباشند و میتوان با شفارش توربوچارجر این قدرت را به 160 اسب بحار رساند و دو نمونه جعبه دنده دستی 6 سرعته و اتوماتیک 6 سرعته با کلاچ دوبل هم برای این موتور های دیزلی قابل سفارش هستند.



به هر حال رنو راه جدیدی را آغاز کرده است و اولین گام را با " Talisman " برداشته که باید ببینیم آیا این راه جادیی خاکی و بیابانی به ناکجا آباد است و یا هموار و صاف به سوی آینده ای بهتر برای این خودرو ساز فرانسوی. 

جان سخت !

آیا میدانید که ایمن ترین خودروی دنیا کدام است ؟ درباره اش چیزی شنیده اید ؟ گمان میکنید یک خودرو چه ویژگی هایی باید داشته باشد تا اینک بتواند به عنوان ایمن ترین خودروی دنیا شناخته شود ؟ اگر نمیدانید من این "جان سخت" را به شما معرفی میکنم.
خیلی از شما درباره هواپیمای رئیس جمهوری آمریکا شنیده اید، هواپیمایی که با نام " Air Force One " شناخته میشود.
هواپیمایی که داروخانه و بیمارستان کاملا مجهز خود را دارد، جای کافی برای ذخیره 2000 وعده غذایی، بدنه ای از مواد محرمانه و بسیاری از خصوصیات سرّی طبقه بندی شده. پرنده ای که شبیه به هواپیمای مسافربری است ولی بر خلاف مسافربری های عادی می تواند در آسمان سوخت گیری کند. یا سیستم ضد موشک های حرارتی و مادون قرمز که همه ی آنها حافظت از جان رئیس جمهور آمریکا را در آسمان تامین میکنند. اما تکلیف بر روی زمین چیست ؟ تا بحال به خودروی رئیس جمهور آمریکا فکر کرده اید ؟ خودرویی که علاوه بر لوکس بودن و راحتی، باید بسیار مطمئن و امن نیز باشد. 
 
Air Force One


و اما ایمن ترین خودروی دنیا.

خودروی اختصاصی رئیس‌جمهور آمریکا که امروزه باراک اوباما را برای رفتن به ملاقات  هایش جابجا میکند " Cadillac One " نام دارد و به آن لقب " The Beast " یا "هیولا " را داده اند، این حو در حدود 2 میلیون دلار ارزش گذاری شده و کاملاً تحت نظر سرویس های امنیتی دولت آمریکا ساخته شده است. خودرویی که تقریبا تمام خصوصیات امنیتی آن با دیگر خودرو های امنیتی تفاوت دارد و کاملا منحصر بفرد است.

Cadillac One

در واقع خودروی ریاست جمهوری آمریکا را می‌توان یک خودروی زرهی کاملا ضد گلوله و ضد بمب و به عبارتی یک "تانک" دانست. این اتومبیل همه جا با رئیس جمهور آمریکا سفر میکند و موقع سوار و پیاده شدن رئیس جمهور به صورت استراتژیک جلوی هواپیما پارک میشود.


فناوری و مواد به کار رفته در پنجره های ضد گلوله جزو اطلاعات سرّی و فوق محرمانه میباشد، وزن کلی خودرو نیز مشخص نیست، طول این خودرو 5.4 متر و ارتفاع آن حدود 1.6 متر میباشد.

 در داخل سپر جلوی این اتومبیل نازل هایی قرار داده شده است که در مواقع خطر و نزدیک شدن افراد مسلح گاز اشک آور ایجاد میکنند.
 
کابین در برابر حمله های شیمیایی و بیو شیمیایی کاملا عایق میباشد و میتواند تا حدود 5 ساعت اکسیژن مورد نیاز سرنشینان خودرو را تامین کند و تنها شیشه ی متحرک در این خودرو شیشه راننده است که آن هم فقط 8 سانتی متر پایین می آید. 


تایرهای این کادیلاک با پوششی از بهترین نوع "کولار" (Kevlar) (نام تجاری برای الیاف ساخته شده از پارا آرامید قوی و سبک که به طور معمول بصورت پارچه بافته شده و یا به عنوان یک بخش از مواد کامپوزیتی استفاده می شود. نسبت استحکام به وزن کولار زیاد است، به طوری ک با وزن یکسان، ۵ برابر فولاد استحکام دارد.) پوشیده شده اند و در مقابل پنچر شدن مقاوم هستند. اگر هم این تایر ها بر اثر حمله و یا به هر دلیل دیگری پنچر شوند، رینگ ها بدون نیاز به لاستیک توانایی حرکت تا چندین کیلومتر را دارا میباشند. 

 

بدنه این دژ متحرک، از آلیاژی مخصوص که متشکل از فولاد، آلومینیوم و تیتانیم میباشد و با سرامیک تقویت شده، ساخته شده است. یک صفحه فولادی هم در زیر این خودرو قرار گرفته تا در برابر بمب، مین و یا نارنجک نهایت مقاومت را داشته باشد.



قطر درب ضد گلوله و ضد ضربه این خودرو 25 سانتیمتر است و وزن این در به تنهای به سنگینی در کابین یک هواپیمای بوئینگ 757 است !!!

 

تلفن ماهواره ای که داخل این خودرو وجود دارد، دو خط مستقیم به دفتر معاون اول رئیس جمهور آمریکا و پنتاگون دارد.



باک سوخت " Cadillac One " با یک لایه فوم مخصوص پوشانده شده است که آن را کاملا ضد انفجار کرده است، حتی اگر مستقیما و از فاصله کم به آن شلیک شود.

در داخل صندق عقب هم تجهیزات آتش نشانی، وسایل کامل کمک های اولیه و یک محفظه تقریبا " ضد نابودی " که نمونه خون رئیس جمهور را در خود نگهداری میکند، قرار داده شده است.




ناوگان خودرویی رئیس‌جمهوری آمریکا 12 " کادیلاک وان " یکسان دارد که به نوبت مورد استفاده قرار می‌گیرند. خودروهایی که در حال استفاده نیستند هم در پارکینگی مخصوص و مخفی و تحت نظارت 24 ساعته سرویس های امنیتی نگهداری میشوند.

حداقل 2 خودرو در هر زمان رئیس‌جمهور آمریکا را همراهی می‌کنند. در موارد خاص هم چند نمونه‌ مشابه از کادیلاک وان برای رد گم کردن در هیئت همراه قرار داده میشوند.




تمام " کادیلاک وان " ها توسط سایت کادیلاک شرکت جنرال موتورز در شهر دیترویت (Detroit) بزرگ‌ ترین شهر ایالت میشیگان آمریکا ساخته می‌شود. موتور این هیولای جان سخت، 6.5 لیتر حجم دارد و از نوع V8 بنزینی میباشد.

بجز شتاب 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت این خودرو که 15 ثانیه علام شده، حداکثر سرعت، وزن و تکنولوژی های به کار رفته در در آن مثل مواد بکار رفته به عنوان شیشه ها، جزء اطلاعات سرّی و فوق محرمانه و طبقه بندی شده است و کسی از آنها اطلاعی ندارد.

منبع sliptalk