وقتی از خودروهای برقی، هایبرید و به طور خاص موتور های الکتریکی صحبت به میان می آید، نام هایی ماننده تسلا، تویوتا، آئودی و ... به ذهن اکثر ما خطور میکند غافل از اینکه نام های دیگری میوانند قاعده بازی را عوض کنند. یکی از این نام ها خودرو ساز سوئدی "کونیگزگ" است و موتور الکتریکی 335 اسب بخاری این خودرو ساز میتواند انقلابی در حوزه خودرو های برقی و بخصوص ابرخودورهای الکتریکی و یا هایبرید ایجاد کند.
زمانی که کونیگزگ از ابرخودروی هایبرید خود یعنی "Gemera" رونمایی کرد، همه دوستداران خودرو از خصوصیات، توانایی های و بخصوص قدرت خارق العاده 1700 اسب بخاری آن شگفت زده شدند. قدرتی عظیم که بر خلاف بزرگانی مانند بوگاتی شیرون، بوسیله واحد محرکه کوچکی شامل یک موتور 2 لیتری مجهز به دو توربو شارژر به نام "Tiny Friendly Giant" (غول مهربان کوچک) یا به اختصار TFG به همراه 3 موتور الکتریکی ساخت خود کونیگزگ تامین میشد. با گذشت زمان کونیگزگ اطلاعات بسیار بیشتری در مورد بازخوردها، توانایی ها و یا احتمالا نقاط ضعف موتور الکتریکی معکوس کننده شش فازی خود به نام اختصاصی "David" در اختیار دارد و این جواهر از آخرین تکنولوژی موتور های الکتریکی، هم اکنون در حال توسعه در کارخانه کونیگزگ در شهر انگلهولم سوئد است.
قطعه ای از این شاهکار مهندسی که باید به جزئیات آن پرداخته شود، موتور "Quark-E" است، یک موتور الکتریکی فوق العاده سبک و جمع و جور است که به واقع نمادی از ضرب المثل "فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه." می باشد. این کوچولو تنها حدود 30 کیلوگرم وزن دارد و با ابعاد 30.226 در 33.274 سانتی متر و با ضخامت تنها 11.176 سانتی متر به راحتی در یک کوله پشتی جا می شود و میتواند 335 اسب بخار قدرت و 599.27 نیوتن متر گشتاور تولید کند. در تصویر زیر که این موتور را در کنار یک قوطی نوشابه انرژی زا معمولی نشان میدهد، مشاهده می کنید و می توانید تصور بهتری از اینکه این توان زیاد از چه موتور کوچکی خارج میشود را در ذهن داشته باشید.
Quark-E unit
هدف کونیگزگ برای موتور کوارک-E، علاوه بر افزایش توان و بالا بردن کیفیت و توسعه فناوری بکار رفته در موتور، کوچک سازی موتور های الکتریکی و قوای محرکه Gemera است تا بتواند علاوه بر کاهش وزن خودرو و ارتقاع قابلیتهای حرکتی، فضای های کاربردی مانند فضای سرنشینان و بار را تا جای امکان افزایش دهد. این خودرو ساز سوئدی همچنین توضیح می دهد که اساس این موتور از اصول موتور شار شعاعی و محوری الهام میگیرد. به گفته کونیگزگ، کوارک-E کوچولویشان میتواند بهترین گشتاور و نسبت توان به وزن را در این بخش از صنعت خودرو ارائه دهد.
اما جالب اینجاست که کونیگزگ نمیخواهد این نوآوری را برا خود نگهدارد و تنها در فکر ایجاد راه حلی است که با آن سازندگان بتوانند از مزایای موتور های الکتریکی بیشتر و بهتر استفاده کنند که شامل جرم، وزن و حجم کمتر در کنار نیرو و گشتاور زیاد می شود. این خودرو ساز دوست داشتنی بیان میکند که صنایع خودرو سازی، دریایی و حتی هوافضا میتوانند از مزایای این توسعه استفاده کنند.
موتور Quark-E بر اساس اصول مغناطیس مواد، ابر خنک شوندگی و کوچک سازی میباشد و انگیزه توسعه این موتور نیز از نام آن یعنی کوارک که اشاره به تنها ذره بنیادیی که میتواند هر چهار نیروی بنیادی جهان را تجربه کند دارد، آمده است.
دراگوس-میهای پستاریو، سر طراح موتورهای الکتریکی در شرکت کونیگزگ، در باره کوارک-E میگوید: "کوارک-E برای تقویت حرکت روان در سرعت های پایین و در عین حال شتاب "بی رحمانه" سریع در ابر خودروی Gemera طراحی شده است. در سرعت های بالا تر واحد ICE یا همان موتور 2 لیتری بنزینی دو توربو وارد صحنه می شود و با همکاری موتورهای الکتریکی میتوانند این ابرخودرو چهار نفره را بدون هیچگونه افت گشتاور یا افت قدرت به سرعت 400 کیلومتر بر ساعت برسانند."
با کمک موتورهای جدید مهندسان و طراحان کونیگزگ توانسته اند معیار جدیدی را در جای دهی موتورها ایجاد کنند و از این رو موتور بنزینی نیز میتواند راحت تر و با حداقل اتلاف انرژی نیرور را به چرخ ها، بخصوص چرخهای جلو انتقال دهد و این درحالی است که موتور دوقلو الکتریکی (تصویر زیر) که از در کنار هم قرار گرفتن دو موتور Quark-E تشکیل شده است و شاهکار دیگری از کونیگزگ است، این انتقال قدرت را نیز همراهی میکند. این واحد محرکه "تریر" (Terrier) نام دارد.
Terrier unit
چیزی که "تریر" را خاص میکند علاوه بر وزن و حجم بسیار کم آن این است که موتورهای کوارک آن علاوه بر عمکرد هماهنگ قابلیت عملکرد جدا از هم را بنا به نیاز دارند و این خروجی تریر را بسیار بالاتر از حد انتظار می برد و همواره بهترین گشتاور را در اختیار راننده قرار میدهد.
در نهایت باید بگوییم که تلاش های کونیگزگ برای بالا بردن فناوری در دنیای صنعت خودرو بسیار ستودنی است و این درحالی است که این شرکت همیشه سعی کرده روی پای خودش بایستد و همه نیاز هایش را خودش برآورده کند و تا اینجا در این کار هم موفق بوده. باید دید که این خودرو ساز سوئدی در آینده چه فناوری هایی را به همراه خودرو های هیجان انگیزش به صنعت خودرو معرفی و اضافه خواهد کرد.
هیوندای همیشه رویای ورود به بازار خودروهای پریمیوم و لاکچری را داشت و اولین تلاش مدرن آنها هیوندایی جنسیس مدل 2009 و بعد مدل اکوئس بود که هیوندای با آن مستقیما وارد مبارزه با خودرو هایی لوکسی همچون مرسدس بنز کلاس S و بی ام و سری 7 شد و این درحالی بود که جنسیس قرار نبود یک نشان تجاری باشد تا اینکه هیوندای تصمصمی جسورانه گرفت تا نام جنسیس را تبدیل به برندی تجاری و جهانی کند. و هم اکنون جنسیس با چند مدل سواری و شاسی بلند میتوانند اکثر رقبا را به چالش بکشند. ببینیم جنسیس G80 چگون پرچم این برند تازه وارد را در این راه بالا نگه می دارد.
سدان هیوندای جنیسس مدل 2009 یعنی پدر بزرگ همین جنسیس G80، اولین تلاش جهانی یک خودرو ساز از کشور کره جنوبی بود تا بتواند وارد بازار خودروهای لوکس شود و البته نسبتا هم موفق بود و توانست نظر خیلی از منتقدان دنیای خودرو را به خود جلب کند. ارائه خودروی باکیفیت با امکانات و آپشنهای زیاد و موتوری با قدرت قابل قبول و البته زبان طراحی که کمی به طراحی اروپایی نزدیک بود و در چشم مشتریان بازار آمریکا هم جالب به نظر میرسید، باعث شد تا هیوندای جنسیس فصل تازه ای برای خودرو سازی کره جنوبی باز کند و نتیجه آن ظهور برند جنسیس بود.
در سالی که گذشت یعنی سال 2021، جنسیس، نسل جدید همان جنسیس فقید را با نام G80 معرفی کرد و این بار دیگر اثری از نام هیوندای در هیچ کجای آن نبود. این کره ای لوکس علاوه بر تلاش برای تثبیت خود در بازار خودروهای لوکس و علاوه بر غلب بر چالش های موجود در این راه، راهی را نیز شروع میکند که اکثر خودر سازان بزرگ دنیا شروع کرده اند و آن فاصله گرفتن از سوخت های فسیلی است.
مطمئنا اغلب افراد میتوانند جنس بد را از جنس خوب و حتی جنس خوب را از خیلی خوب تشخیص دهند. اما برای خریداران خودرو های لوکس کمی سخت است که از علایق سنتی خود دست بکشند و پشت فرمان خودرویی بنشینند که تازه از راه رسیده و هنوز لیاقت خود را آنچنان که باید برای مشتریان این بخش از بازار به اثبات نرسانده است. بنابراین جنسیس چالش تثبیت زبان طراحی خود را به عنوان یک خودرو لوکس در پیش رو داشت و گویا جنسیس G80، این سدان لوکس با طراحی دلپذیر که در آن سعی شده اِلِمان های لوکس بودن رعایت شود، تا حدود زیادی در این راه موفق شده است. المان هایی ماننده چراغهای موازی جلو و عقب که در جلو این شکل موازی بر روی گلگیر تا نزدیک درب جلو ادامه پیدا کرده و مزین به دی لایت های باریک هستند، گلگیرهای پهن که وقار خودرو را بیشتر میکنند، طراحی کوپه مانندی که اتاق خودرو را بیشتر به سمت عقب خودرو متمایل میکند و کاپوت جلو را کشیده نشان میدهد و جلو پنجره بزرگ کروم کاری شده که البته خیلی ها زیاد به آن علاقه ای ندارند ولی به هر حال جذاب است و همچنین رینگهای 18 اینچی استاندارد با طراحی منحصر به فرد جنسیس، همه خبر از ربرو بودن با یک سدان لوکس در سطح استانداردهای جهانی میدهند که حتی میتواند نظر سختگیرترین افراد را نیز به خود جلب کند.
البته با نگاهی کلی به بدنه و طراحی آن متوجه شباهتی غیر عمد (شاید هم از عمد) بین این شیک پوش کره ای و یکی از رقیبای اروپایی آن یعنی مرسدس بنز CLS نسل دوم میشویم که البته قابل توجیه است و حتی میتواند تلنگری به مرسدس بنز نیز باشد که رقیب جدی وارد کارزار شده است.
در داخل کابین نیز با فستیوالی از توانایی های هیوندایی روبرو هستیم. مواد به کار رفته در قطعات داشبرد، دکمه ها و ادوات کنترل فیزیکی که در برخی مدل ها بصورت براق و در برخی به صورت پولیش خورده هستند، صفحات نمایش و تقریبا همه چیز دارای کیفیت بالایی می باشند.
قرارگیری و چیدمان دکمه ها که البته زیاد هم نیستند بسیار ساده و در دسترس میباشد، البته صفحه نمایش لمسی بزرگ مستطیلی شکل 14.5 اینچی در بالای داشبرد که مجهز به رابطه کاربری جنسیس میباشد و حتی میتواند دست خط شما را تشخیص دهد به نظر کمی دور از راننده است و شما برای لمس آن باید کمی خودتان را از صندلی جدا کنید. اما برای کار با این صفحه نمایش نیازی هم به لمس آن ندارید و میتوانید از ابزار قرار گرفت در کنسول میانی به راحتی استفاده کنید.
در این کابین از نورپردازی های اغراق آمیزی که در بعضی از خودرو ها ماننده مرسدس بنز کلاس S می بینیم خبری نیست، با ایت حال نور پردازی استاندارد در شب بسیار دلپذیر و آرامش بخش است.
این تازه شروع ماجرای امکانات این خودرو لوکس میباشد. امکانات دیگر G80 شامل سیستم صوتی از برند Lexicon دارای 21 بلندگو، قطعات چوب اصل برای تزیین داشبرد با قابلیت جایگزین آنها با فیبرکربن در صورت سفارش مشتری، صفحه نمایش 12 اینچی پشت فرمان جهت نمایش درجه ها و از همه بهتر دستیار پارک هوشمند از راه دور.
درمورد صندلی ها هم، چه چرم طبیعی و چه چرم مصنوعی را انتخاب کنید در هر صورت با کیفت و راحتی بسیار بالایی روبرو هستید، پهن بودن و راحتی صندلی ها و در عین حال در برگرفتن کامل بدن سرنشین در کنار ماساژورها، میتوانند نظر شما را در مورد نشستن در یک سدان لوکس قطعی کند. صندلی های عقب هم پهن و راحت هستند و از آنجایی که این سدان آسیایی نسبت به رقبای اروپایی هم رده خود از فاصله بیشتری بین محور چرخهای جلو و عقب بهره می برد، در نتیجه جای پا خیلی راحت و بسیار زیادی را به سرنشینان عقب ارائه میدهد. البته این فضای اضافی در داخل کابین باعث کوچکتر شدن صندق عقب شده است، فضای باری در حدود 370 لیتر یعنی برابر حجم صندق عقب یک مرسدس بنز کلاس A هاچبک، که کمی برای این سدان لوکس کوچک به نظر میرسد.
قدرت موتور و انتقال آن به چرخ ها در سدان های لوکس باید به نرمی و حساب شده انجام شود، مشتریان این بخش از بازار بیشتر به دنیال قالیچه ای پرنده برای سواری هستند تا یک گاو یا اسب وحشی. قلب تپنده استاندارد برای این خودرو یک موتور 2.5 لیتری خطی توربو 4 سیلندر با 300 اسب بخار قدرت و 421.6 نیوتن متر گشتاور است. اما آپشن دیگری نیز دردسترس شما وجود دارد و آن موتور 3.5 لیتری تویین توربو 6 سیلندر با 375 اسب بخار قدرت و حدود 530 نیوتن متر گشتاور می باشد.
البته همانطور که گفته شد هیوندایی نیز راه فاصله گرفتن از سوخت های فسیلی را در پیش گرفته است و به تازگی جنسیس از نمونه برقی شده این G80 رونمایی کرده که یکی از امکانات جالب آن سقف مجهز به سلول های خورشیدی است و قرار است در اواسط سال 2022 به بازار عرضه شود.
در کنار هر دو موتور یک جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک ارائه میشود که نیرو را به صورت استاندارد به چرخ های عقب و در صورت نیاز و یا انتخاب راننده به هر چهار چرخ منتقل میکند. انتقال نیرو روان و تعویض دنده ها در بیشتر اوقات نامحسوس است و این آرامش کابین را تاحد زیادی تظمین میکند. همچنین چهار حالت رانندگی "کامفورت"، "اسپورت"، "اسپورت پلاس" و "کاستوم" در اختیار شماست تا بیشترین لذت را از راندگی خود با این خودرو ببرید.
شتاب صفر تا صد کیلومتر بر ساعت این سدان مدعی در تست های انجام شده با موتور استاندارد حدود 5.3 ثانیه ثبت شده که به نظر خوب می رسد، همچنین 400 متر را در 14 ثانیه و با حداکثر سرعت 162 کیلومتر بر ساعت پیموده است.
G80 مجهز به موتور 2.5 لیتری حدود 1814 کیلوگرم وزن داره که سیستمهای تعلیق چند اتصاله آن در بیشتر مواقع این وزن را به خوبی کنترل میکنند اما همین کار کمی از نرم بودن این سیستم تعلیق میکاهد. البته که چابکی رقبای اروپایی خودش را ندارد ولی واکنش های خودرو به فرامین راننده به موقع و بسیار قابل قبول هستند تا جایی که حتی در هنگام راندن این خودرو بسیار بهتر از چیزی که واقعا هست خودش را نشان میدهد.
دیسک های ترمز استاندارد 13 اینچ قطر دارند و می توانند نمونه با موتور 2.5 لیتری این سدان را از سرعت صد کیلومتر بر ساعت، بعد 30 متر به طور کامل متوقف کنند که عملکرد موثری است.
آمار رسمی مصرف سوخت این خودرو برای موتور 2.5 لیتری به ازای هر 1 لیتر بنزین، حدود 9.7 کیلومتر در شهر، 13.6 کیلومر در بزرگراه و 11 کیلومتر در حالت ترکیبی علام شده است. البته کارنامه محیط زیستی متوسطی دارد چرا که سالانه به طور متوسط 5.7 تُن گاز دی اکسید کربن تولید میکند.
پایه قیمت جنسیس G80 در آمریکا برای مدل مجهز به موتور 2.5 لیتری حدود 48,745 دلار و برای مدل مجهز به موتور 3.5 لیتری حدود 60,145 دلار می باشد که در این بخش بقیه رقبا حرفی برای گفتن از نظر نسبت قیمت به امکانات ندارند ولی از طرف دیگر این قیمت رقابتی میتواند نقطه ضعفی باشد که جنسیس را کم ارزش تر از سایرین و غیر لوکس نشان دهد بخصوص در بازارهای خاورمیانه ای که مشتریان فکر میکنند هر چه گرانتر بهتر و راهی برای خودنمایی بیشتر! ولی همه میدانیم که جذابیت یک محصول به کیفیت ساخت و ویژگی های آن بستگی دارد و نه برند و یا برچسب قیمت آن و جنسیس نیز این موضوع را خوب می داند.
به هر حال هیوندای با برند جنسیسِ خود و البته مدل G80، قدمی جسورانه تر از گذشته برداشته و این حرکت میتواند جایگاه هیوندایی را در بین لوکس سازان تثبیت کند تا رویای دیرینه اش به حقیقت بپیوندد.